آشنايي با كشور يمن


 

نویسنده : داوود کریملو




 
در قرن سوم هجري شخصي به نام «يحيي بن حسين رسّي علوي» از عراق به يمن آمده و در شهر «صعده» اقامت نمود. وي اوّلين كسي بود كه مردم يمن را به مذهب زيدي دعوت كرد و به نشر و ترويج اين مذهب پرداخت و توانست عدّة زيادي را دور خود جمع كند، به طوري كه از وي به عنوان «امام» ياد مي‌كردند. امّا كسي كه در «صعده» امامت را بنيان گذاشت شخصي به نام قاسم بن محمّد است كه نسب او به رسّي علوي مي‌رسد.

جغرافياي طبيعي
 

به دنبال توافق حاصله در دسامبر 1989، براي وحدت بين دو يمن، در تاريخ 22 ماه مه 1990 جمهوري عربي يمن (شمالي) و جمهوري دموكراتيك خالق يمن (جنوبي) با يكديگر متحد شدند و نام «جمهوري يمن» را براي خود برگزيدند. امروزه يمن، از مناطق جنوب غربي عربستان سعودي و مناطق كوهستاني، نوار ساحلي درياي سرخ، مستعمرة سابق انگليس يعني عدن به وسعت 195 هزار كيلومتر مربع، مناطق تحت الحماية جنوب عربستان حدود 333 هزار نفر كليومتر، جزاير «كاماران»در نزديكي مرز غربي «پريم»در چند كيلومتري غرب و در منتهي اليه جنوب درياي سرخ، جزيرة «سوكوترا»در منتهي اليه شرقي درياي سرخ و در خليج عدن و جزاير «كورياموريا»در نزديكي سواحل عمان تشكيل شده و در زاوية جنوب غربي شبه جزيرة عربستان و تقريباً بين 20-12 درجة عرض شمالي و 54-41 درجة طول شرقي جغرافيايي قرار گرفته و از شمال به عربستان سعودي و از مشرق به عمان، از جنوب به خليج عدن و از مغرب به درياي سرخ محدود است. در شمال، مرز بين يمن و عربستان سعودي طبق قرارداد منعقده در «طائف» مصوبة ژوئن 1934 تعيين حدود گرديده است، اين مرز از جنوبي‌ترين نقطة عربستان در ساحل درياي سرخ از 10 مايلي شمال «ميدي»شروع شده و در شرق تا تپه‌هايي كه در فاصلة 30 مايلي ساحل قرار دارد، ادامه مي‌يابد و از آنجا رو به سمت شمال و به 50 مايلي درياچة «صعده»در داخل يمن مي‌رسد، سپس در جهت شرق و جنوب به صحراي نزديك نجران منتهي مي‌شود، يمن با كشور‌هاي هم‌مرز خود يعني عربستان سعودي و عمان داراي اختلافات مرزي ديرينه بود و اطلس‌هاي موجود نيز نشان‌گر اين امر مي‌باشد.
يمن و عمان، در سفر سلطان قابوس، پادشاه عمان، به اين كشور در تاريخ دهم آبان ماه 1372 جهت حلّ و فصل امور مرزي، يك موافقت‌نامة مرزي به امضاء رساندند و به دستور «قابوس» يك كميتة وزارتي به رياست معاون مالي و اقتصادي نخست‌وزير براي رسيدگي به مسائل مرزي بين دو كشور تشكيل گردید و كار ترسيم مرزها نيز به يك شركت بين‌المللي واگذار گرديد. امّا مرزبندي بين يمن و عربستان سعودي ناقص بوده و از جنوب نجران، از نزديكي‌های مرتفعات «الثار»به بعد تعيين حدود نشده است.
مساحت اين كشور تقريباً 536869 كيلومتر مربع مي‌باشد.1
جمهوري يمن را مي‌توان به 5 منطقة زير تقسيم نمود:
1. مناطق كوهستاني: كه شمال و شمال غربي و قسمتي از جنوب يمن را پوشانده و تقريباً دو پنجم خاك كشور يمن شمالي سابق را كوهستان تشكيل مي‌دهد. ارتفاع آن از 1000 متر الي 3660 متر مي‌رسد و انشعاب آب در اين كوهستان‌ها واقع شده و به طرف شرق، غرب، شمال و جنوب اين منطقه سرازير مي‌شوند. اين منطقة كوهستاني كه به «فلات الجبال» مشهور است، حاصل‌خيزترين منطقة يمن مي‌باشد. از مهم‌ترين دره‌هاي اطراف مناطق كوهستاني عبارتند از:‌
الف) دره‌هايي كه به درياي سرخ متصل مي‌شوند عبارتند از: درة «حرض»كه از اطراف شهر حرض گذشته و در شمال «ميدي» به دريا مي‌رسد. درة «مور»كه از شمال و غرب «حجه» گذشته و از غرب «الطور» و جنوب «الزهره» به دريا مي‌رسد. درة سردود، درة رماع، درة سهام، درة زيد، درة رسيان و درة موزع.
ب) دره‌هايي كه به خليج عدن و درياي عربي متصل مي‌شوند عبارتند از:‌ درة توبن، درة بنا، درة احور، درة حضرموت.
ج) دره‌هاي رو به سمت شرق عبارتند از:‌ درة خاب، درة الجوف، درة افرنه.
د) دره‌هاي رو به سمت شمال و شمال شرقي عبارتند از:‌ درة حريب، درة مرخه، درة جردان، درة عيوالصيعر، درة رماه، درة شعث.
2. منطقة جلگه‌اي: اين منطقه در شرق و شمال ارتفاعات كوهستاني و به موازات آنها قرار دارد، امّا بيشتر به سمت صحراي «ربع‌الخالي» امتداد پيدا كرده و سپس به تدريج كاهش پيدا مي‌كند. بلندترين نقطة اين جلگه به 1000 متر مي‌رسد. منطقة جلگه‌اي شامل نقاط «صعده»، استان «الجوف»، استان «شبوه»، استان حضرموت و استان «المهره» مي‌باشد.
3. منطقة ساحلي: بخش‌هاي ساحلي مشرف به درياي سرخ، خليج عدن و درياي عرب را شامل مي‌شود، اين مناطق به يكديگر متصل شده و يك نوار ساحلي را تشكيل مي‌دهند كه از مرزهاي عمان به سمت جنوب غربي باب‌المندب ادامه يافته است و از اين منطقه به سمت شمال و مرزهاي عربستان سعودي ادامه پيدا مي‌كند، طول آن به 2000 كيلومتر مي‌رسد و عرض آن از 30 الي 60 كيلومتر متغير است.
4. منطقة ربع‌الخالي: از مناطق صحرايي يمن است كه در اطراف آن بعضي از گياهان صحرايي مي‌رويد. در طول تاريخ، اين صحرا داراي اسامي متعددي بوده است مانند صحراي بزرگ يمن، صحراي احقاف و غيره، هر چه به طرف شمال اين صحرا پيش برويم گياه و آب كاهش يافته و به انبوه شن‌هاي روان كه همه چيز را مي‌پوشاند افزوده مي‌شود.
5. جزاير يمن: كه بيشتر در درياي سرخ پراكنده‌اند.

شهرهاي مهم يمن
 

يمن داراي شهرهاي تاريخي و مهمّ زيادي است كه اهمّ آنها عبارتند از:‌
1. صنعا: شهر صنعا مركز استاني به همين نام و يكي از قديمي‌ترين پايتخت‌هاي دنيا است. اين شهر مركز سياست و تجارت جمهوري يمن است كه در وسط جلگه‌اي واقع در غرب يمن و در ميان دو كوه «نقم» و «عيبان» و در اتفاع 2200 متري از سطح دريا، قرار دارد.
صنعا در ميان اخباريون شهر «سام» و در اشعار «ازال» ناميده مي‌شود، امّا صنعا به علّت دارا بودن ويژگي‌هايي كه از نظر طبيعي دارد، صنعا ناميده شده و از زمان حضرت عيسي(ع) اين شهر با اين نام شناخته شد. مركز آن صنعاي قديمي است كه داراي آثاري از معماري‌هاي اصيل و اماكن تاريخي مي‌باشد. اين شهر در قلوب مردم يمن جايگاه خاصي دارد. اين شهر نه تنها پايتخت دولت متحد، بلكه به معني گوهري است كه در ازاي سال‌ها مبارزه و دادن هزاران شهيد و معلول، نصيب مردم يمن شده است. مردم اين شهر در جنگ‌هاي داخلي 1968 بين سلطنت‌طلبان و جمهوري‌خواهان كه به مدّت 70 روز محاصره بودند، مقاومت و استقامت سختي از خود نشان دادند.
2. مأرب: مأرب مشهورترين شهر يمن باستاني است كه در دشت پهناوري در 175 كيلومتري شرق صنعا واقع شده و پايتخت قديمي حكومت‌هاي «سبا» و ملكة سبا «بلقيس» بود كه دربارة اين سرزمين در قرآن كريم آيات متعددي2 وجود دارد، به خصوص داستان حضرت سليمان و ملكة سبا.
مردم سبا قومي قديمي از عرب بودند كه در يمن زندگي مي‌كردند و نام سبا به طوري كه گفته‌اند نام پدربزرگ ايشان، سبا پسر يشجب، پسر يعرب، پسر قحطان است.3
شهر مأرب همان ديار سبا است كه خداوند در قرآن ياد كرده كه سيل عرم را بر مردم آنجا فرستاده است و در اين زمان حاكم آنجا عمروبن عامر بن ماء السماء بن حارثـ[ الغطريف بن ثعلبـ[ بن امرئ القيس بن مازن بن ازربن غوث بن كهلابن سبا4 بود كه پس از فرزندان قحطان چندين قرن بر اين سرزمين حكومت راندند. اوّلين كسي كه پادشاه يمن به شمار مي‌آيد «سبا فرزند يشجب» مي‌باشد.
آنچه از آيات قرآن، روايات اسلامي و كتب تاريخي فهميده مي‌شود، سرزمين سبا (شهر مأرب) داراي حكومتي عالي و تمدّني درخشان بوده و از همة يمن حاصل‌خيزتر، ثروتمندتر و پربركت‌تر بود، امّا علي‌رغم آن، چون فاقد رودخانه‌هاي مهم بود، آب باران‌هاي فصلي كه در كوهستان‌ها مي‌باريد، به صورت سيل از بالاي كوه سرازير مي‌شد و كشت را تباه كرده، آب‌ها در دشت‌ها به هدر مي‌رفت. پادشاه وقت و مردم آنجا به فكر استفاده از اين آب‌ها افتادند و پس از آن«ايدة ايجاد سدهايي به منظور توسعة آبياري در دره‌هاي خشك»5 را به مورد اجرا گذاشته و سدهاي زيادي را در نقاط حساس ساختند كه از همه مهم‌تر و پر‌آب‌تر، سد مأرب بود كه به قدري آب در پشت آن ذخيره شدكه با استفاده از آن توانستند باغ‌هاي بسيار زيبا و كشتزارهاي پربركت در دو طرف مسير رودخانه‌اي كه به سد منتهي مي‌شد ايجاد كنند، و با تعبية دريچه‌هايي در سد، مخزن عظيمي از آب را تحت كنترل و سرزمين‌هاي وسيع و گسترده‌اي را زير كشت درآورند و بدين ترتيب قوم سبا با استفاده از شرايط ويژه مكاني و چگونگي كوه‌های اطراف و هوش فراوان خدادادي كه داشتند، توانستند سيلاب‌هايي را كه موجب از بين رفتن كشتزارها و نابودي بناها مي‌شد مهار كنند كه در اين موارد در قرآن مجيد چنين آمده است: «لقد كان لسبأٍ في مسكنهم ءايـ[ٌ جنّتان عن يمينٍ و شمالٍ»6 در تاريخ‌ها آمده است كه دو باغ مورد اشاره در آية شريفة فوق به قدري پربركت بود كه اگر كسي سبدي بر روي سرش مي‌گذاشت و در فصل ميوه از زير درختان عبور مي‌كرد، آنقدر ميوه در آن مي‌ريخت كه بعد از مدت كوتاهي سبد پر مي‌شد.7 و در فراواني نعمت و پاكيزه بودن اين سرزمين، همين بس كه خداوند به دنبال بيان وصف باغات آنجا اشاره به نعمت‌هاي آنجا و پاك و پاكيزه بودن آن سرزمين كرده و فرموده است: «...كلوا من رزق ربّكم و اشكروا له بلدةٌ طيبةٌ...»
امّا مردم آن سرزمين، قدر اين همه نعمت‌ها را ندانسته، آنها را ناچيز شمردند و از ياد خدا غفلت و از او اعراض كردند و در نتيجه به خشم خدا گرفتار آمدند و چنانكه قرآن مي‌گويد: «ما سيل وحشتناك و بنيان‌كن را بر آنها فرستاديم و سرزمين آباد آنها به بيابان خشك، و دو باغ پر ميوة آنها ـ كه در بالا به آنها اشارت رفت ـ به دو باغ بي‌ارزش با ميوه‌هايي تلخ مبدّل شد»؛8
در قرآن مجيد در سورة نمل از آية‌ 20 تا 43 كه قصّة هدهد و ملكة سبا بيان شده، در مورد تخت بزرگ وي كه به امر حضرت سليمان و به وسيلة عفريتي از جن‌ها به قصر سليمان آورده شد، چند آيه وجود دارد. به هر حال، آثار پراكنده‌اي كه در اطراف مأرب وجود دارد نشانگر بزرگي و وسعت شهر قديمي مأرب مي‌باشد. اطراف اين شهر داراي ديواري به پهناي يك متر مي‌باشد كه هشت در ورودي كه دروازه‌هاي ورودي شهر قديمي مأرب بود، در آن وجود دارد. اكنون باستان‌شناسان در صدد كشف بقية آثار دوران قديم و تمدّن كهن سرزمين ملكة سبا هستند. هواي اين منطقه گرم و خشك است و درجة حرارت آن در تابستان بين 35ـ40 است.
3. صعده: اين شهر مركز استان صعده و يكي از مراكز اصلي است كه نقش مهم و عمده‌اي را در دوران اسلامي ايفا نموده، اين شهر همچنين براي حجاج و تجّار عازم مكّه به منزلة توقف‌گاه بوده است. شهر قديمي اين منطقه كه با ديواري احاطه شده، مركز حكومت امام الهادي (اوّلین امام زیدی‌هاي یمن) بود و مسجدي نيز به همين نام در اين شهر وجود دارد كه در 243 كيلومتري شمال صنعا قرار گرفته و داراي ساختمان‌هايي است كه ديوارهاي آن از سال‌هاي بسيار دور از گِل ساخته شده و هنوز هم پابرجاست. اين شهر نيز داراي آثار باستاني و تاريخي مي‌باشد.
4. شبوه: يكي ديگر از شهرهاي يمن است. شبوه قديمي به خاطر اينكه مركز حكومت حضرموت قديمي بوده، در تاريخ تمدّن كهن يمن، داراي ارزش فراواني است. شبوه به علّت تجارت «اللبان»9 و «بخور» معروف است و فرودگاه قديمي «غنا» نيز در اين شهر قرار دارد.
5. ذمار: اين شهر به علّت معماري خاصّ خود و مدارس اسلامي مشهور است. نام اين شهر از نام يكي از پادشاهان سبا، يعني ذمر علي يهر گرفته است، اين شهر همچنين مركز استان ذمار نيز مي‌باشد. خانه‌هاي اين شهر با استفاده از سنگ‌هاي سياه زينتي كه به طور بسيار مرتّب از آنها استفاده شده، ساخته شده است. سنگ‌هاي سياه جلوة خاصي به ديوارهاي منازل اين شهر مي‌دهد. از مدرسة اسلامي «الشمسيه» اين شهر تعداد زيادي از مردم فارغ‌التحصيل شده‌اند.
6. الحوطه: اين شهر مركز استان لاحج مي‌باشد و يكي از مناطق توريستي يمن است. در اين شهر، ساخت شيريني و بخور، رايج بوده و داراي باغ‌هاي معروفي به نام الحسيني است كه شهرت زيادي دارند. حوطه در ميراث موسيقي سنّتي يمن نقش مهمي دارد.
7. عدن: عدن مركز استان عدن است و مركز اقتصادي و تجاري يمن محسوب مي‌شود. عدن يك شهر باستاني است و رويدادهاي تاريخي مهمي را به خود ديده است. اين شهر مركز استراتژيك يمن محسوب مي‌شد، و اكنون مهم‌ترين گذرگاه طبيعي درياي عرب و اقيانوس هند و گذرگاه مهمي براي درياي سرخ است. عدن داراي آثار تاريخي مهمي است، دژها و سنگربندي‌هاي شهر «كرتر»، مخازن بلند و قلعة «صيره» از آثار مهمّ تاريخي اين شهر است.
8. المحويت: اين شهر مركز استاني است به همين نام و به داشتن زمين‌هاي كشاورزي طبقه به طبقه در دامنة كوه و دره‌هايي كه در آن قهوه و پاره‌اي از ميوه‌هاي استوايي به عمل مي‌آيد، مشهور است. المحويت كه در 93كيلومتري شمال غربي صنعا است در بالاي كوهي به ارتفاع 2000 متر، واقع شده و اطراف آن را مناظر طبيعي سبز و خرّم فرا گرفته است.
9. مكلّا: شهري بندري مكلّا، مركز استان حضرموت و يكي از بزرگ‌ترين و مهم‌ترين شهرهاي كنارة درياي عرب محسوب مي‌شود.
10. الشحر: شهري قديمي و تاريخي است و قدمت آن به قدمت بندر «برعلي» كه يكي از قديمي‌ترين بنادر يمن در اين بخش از كشور است، مي‌باشد.
11. سيئون: يكي از بزرگ‌ترين شهرهاي درة حضرموت محسوب مي‌شود.
12. البيضاء: اين شهر در 268 كيلومتري صنعا واقع شده و به خاطر داشتن كارهاي دستي سنّتي و لباس‌هاي ملّي مشهور است. در ناحية‌ البيضاء، جاهاي تاريخي، «وادي مرخا» مركز پادشاهي اوسان كه تقريباً همزمان با دوران پادشاهي سباها بود، قرار دارد.
13. ياريم ـ ظفار: ياريم يكي از بزرگ‌ترين شهرهاي استان اب مي‌باشد و در كنار آن، ياريم ـ ظفار قرار دارد كه مركز پادشاهي كهن سبا و هم مركز حكومت دوريدان بود، بنابراين، باريم ـ ظفار از مكان‌هاي اصلي تاريخي در يمن مي‌باشد. اطراف اين شهر، سدهاي باستاني، آثاري از سيستم آبياري، آب انبار و گورستان‌هاي قديمي وجود دارد.
14. حمام دمت: اين شهر نزديك «ياريم» قرار گرفته و داراي حمام‌هاي آب‌گرم است و چون منطقة آتشفشاني بوده، لذا آب‌هاي سطحي آن داراي گوگرد زيادي است. مشهورترين حمام آن «حمام العيون» است كه در نزديكي تپه‌هاي «الهرازه» واقع شده است.
15. اب: اين شهر مركز استان «اب» مي‌باشد و بر روي تپه‌هاي سرسبز واقع در دامنة غربي كوه «بعدان» واقع شده است. مركز اين شهر، قديمي و بسيار زيبا است كه ديواري آن را احاطه كرده است. اين شهر نمونة بسيار خوبي از معماري سنگي سنّتي در ارتفاعات يمن مي‌باشد.
16.جبله: اين شهر كوچك كه نزديك اب قرار دارد، در قديم مركز حكومت «الصيلجيا» بود كه روزگاري ملكة معروفي به نام «آروا» كه دومين زن حكمران در يمن، در تاريخ كهن اين كشور بود، در آنجا حكومت مي‌كرد. اين ملكه از سال 1076 الي 1138 ميلادي حكمران اين منطقه بود، اين شهر، داراي مسجد زيبايي است كه «آروا» نيز در ديوارة شمالي آن دفن شده است.
17. تعز: اين شهر كه مركز استان «تعز» مي‌باشد يكي از شهرهاي بزرگ يمن است كه در پاي كوه «صابير» قرار گرفته ولي از سطح دريا 3200 متر ارتفاع دارد. اين شهر در تاريخ قديمي اسلامي، در دوره‌هاي مختلف نقش مهمي را ايفا كرده است. «تعز» يكي از پايتخت‌هاي سابق يمن مي‌باشد و داراي باغ‌هاي زيبايي است، در گذشته مركز حكومت «الرسولي‌ها» بود. شهر «تعز» بعد از انقلاب 1962 گسترش يافت ولي شهر قديمي كه ديوارهايي از قرن سيزدهم در اطراف آن بنا شده، هنوز پابرجاست، و قلعة «القاهره» و دو باب، زيباترين مسجد يمن به نام «الاشرفيه» و المظفر در آن شهر قرار دارد.
18. الغيضه: غيضه مركز استان «المهره» مي‌باشد كه مشرف به سرزمين عمان است كه در تاريخ يمن داراي ارزش زيادي است. شهرهاي سيحوت، هاف، و شهر بندري نشطون از ديگر شهرهاي ساحلي مشرف به عمان مي‌باشند.
19. زنگبار: مركز استان «ابين» است و از ديگر شهرهاي اين استان «لودر»، «ميگراس»، «شقره»، «جعار» و «باتيس» مي‌باشند.
20. حديده: يكي از بنادر معروف يمن در ساحل درياي سرخ است كه در طول تاريخ از آن شهر به عنوان محلي براي ماهي‌گيري استفاده مي‌كردند و بعداً به عنوان بندر مورد استفاده قرار گرفت. مردم اين شهر بيشتر به ساختن قايق‌هاي سنّتي صيد ماهي مشغول بودند. كه اكنون نيز كارگاه‌هاي زيادي براي اين كار وجود دارد، از شهرهاي ديگر نزديك درياي سرخ عبارتند از:‌
1. «بيت‌الفقيه» محل ذخيرة قهوة صادراتي،
2. «زبيد» يكي از مراكز علمي است و دانشگاه قديمي اسكندريه در اين شهر قرار دارد،
3. «حيس» و «الخومه» و «السنخته».

اقوام و نژادها
 

مردم يمن از اقوام سامي و عرب قحطاني هستند و عرب قحطاني مادر و ريشه عربيت است كه عرب‌ها را بدان منسوب مي‌دارند.10 مردمي كه در بخش شمالي (يمن شمالي) زندگي مي‌كنند عرب هستند ولي در بخش جنوبي از سال‌ها قبل اقليّت‌هاي ديگري از كشورهاي هندوستان،‌ پاكستان، سومالي،‌ اريتره و اتيوپي به آنجا مهاجرت نموده‌اند. در حال حاضر گروه‌هاي نژادي بدين ترتيب است:
1. عرب 86 درصد،
2. هندي 3 درصد،
3. سوماليايي 1 درصد،
4. ديگران 10 درصد.
قبايل زيادي در يمن زندگي مي‌كنند و به بزرگ قبيله «شيخ» گويند و ممكن است قبايل متعددي تحت رياست يك شيخ المشايخ باشد كه تشكيل قبيلة بزرگي را بدهد. از مهم‌ترين قبايل يمن دو قبيلة بزرگ «حاشد» و «بكيل» است كه قبايل ديگري را تحت فرمان خود دارند.

ساختار جامعة يمن
 

جامعه بين طايفه‌اي و قبيله‌اي است. قبايل بزرگ در قابش شمالي غير از حاشد عبارتند از: خيمه، ارحب، جهم، نهم، مذحج و سنحان و قبايل جنوب عبارتند از: عواذل، يافع فضلي، ضالع، دفينه، ردفان، مكلا و حامي11 (قبيلة سالم البيض معاون سابق رئيس جمهور يمن).
زبان رسمي در يمن، عربي است و به همان زبان نيز مي‌نويسند، درصد زبان‌هاي موجود در اين كشور در حال حاضر بدين ترتيب است:‌
عربي 93 درصد و زبان رسمي كشور.
هندي 3 درصد كه بيشتر در يمن جنوبي است.
سومال 3 درصد كه در يمن جنوبي است.
ساير 1 درصد كه در بخش جنوبي است.

جغرافياي سياسي
 

1. اهميّت استراتژيكي يمن در منطقه
يمن يكي از حاصل‌خيزترين مناطق شبه جزيره عربي به شمار رفته و به علّت دارا بودن موقعيّت خاصّ جغرافيايي و بنادر و جزاير مهم، در طول تاريخ مطمح نظر استعمارگران بوده و صفحات تاريخ اين كشور را حوادث گوناگون پر كرده است. اين كشور از لحاظ استراتژيكي داراي اهميّت ويژه‌اي است، زيرا يمن جنوبي در بخش شمال غربي و شامل شرقي «باب المندب» قرار گرفته و اين تنگه بين درياي سرخ و اقيانوس هند واقع شده است و نزديك‌ترين آبراه بين شرق و غرب مي‌باشد. اين كشور يكي از نقاط حساس استراتژيكي مورد نظر شرق و غرب است. يمن با تسلط بر تنگة «باب‌المندب» قادر به كنترل درياي سرخ بوده و حتّي مي‌تواند آنجا را با دارا بودن جزيرة مهم و استراتژيكي «بريم» ببندد. اين جزيره، تنگه «باب‌المندب» را به 2 بخش آبراه شرقي به نام «باب‌الاسكندر» و آبراه غربي به نام «ميون» تقسيم كرده است.
وجود بعضي جزاير با ويژگي‌هاي استراتژيكي بر اهميّت آنها مي‌افزايد. علاوه بر جزيرة «بريم»، جزيرة «زقر» كه در فاصلة 29 كيلومتري يمن قرار دارد و بلندترين نقطة آن 652 متر از سطح دريا ارتفاع دارد، امكان كنترل و مراقبت فعاليت‌هاي دريايي آن نقطه را ميسر مي‌سازد.
جزيرة «كمران» نيز از اهميّت استراتژيكي برخوردار مي‌باشد. جزيرة «جبل‌الطير» به خاطر اشراف بر آبراه منطقه داراي اهميّت ويژه‌اي است. جزاير ديگري نيز هستند كه داراي اهميّت استراتژيكي مي‌باشند. به طور كلّي با توجّه به موقعيت تاكتيكي و استراتژيكي اين جزاير مي‌توان از آنها براي مقاصد نظامي و جهت كنترل كشتيراني در درياي سرخ استفاده نمود. عوامل ديگري كه بر اهميّت اين كشور مي‌افزايد عبارتند از:
1. نزديكي اين كشور به شاخ آفريقا كه در نيمة دوم قرن حاضر به علّت كشمكش‌هاي ابرقدرت‌ها در اين منطقه بر حساسيت موقعيت آن افزوده است.
2. محاصرة «باب‌المندب» از سوي نيروهاي ارتش مصر در جنگ 5 روزة سال 1946 يك تجربة تاريخي براي رژيم اشغالگر قدس بود، لذا امنيّت يمن براي آن رژيم داراي اهميّت حياتي است.
3. يمن كه از قسمت شمال با عربستان داراي مرزهاي مشترك است، امنيّت آن براي عربستان سعودي از نظر توليد و صدور نفت داراي اهميّت مي‌باشد و در طول سال‌هاي 70-1962 حمايت عربستان سعودي از سلطنت‌طلبان در برابر جمهوري‌خواهان كه دولت مصر از آنها حمايت مي‌نمود، به علّت ترس از نفوذ مصري‌ها در جنوب و بر هم زدن آرامش منطقه بوده است.
4. به علّت دارا بودن سواحل طولاني در درياي سرخ و درياي عرب و نيز به علّت وجود بنادر مهمّي مانند عدن، حديد و فحاء كه به اهميّت استراتژيكي يمن مي‌افزايد.
2. اهميّت عامل انساني
يمن با دارا بودن جمعيتي بيشتر از يازده ميليون نفر در سال 1991 و بر اساس آمار ديگري در سال 1993، حدود 13 ميليون نفر، پرجمعيّت‌ترين كشور و شبه جزيره محسوب مي‌شود. بيشتر مردم يمن را افراد قبايل مسلّح و جنگجو تشكيل مي‌دهند و لذا دولت يمن مي‌تواند در موارد ضروري بيشتر از يك ميليون نفر را سريعاً بسيج نمايد كه براي عربستان سعودي نگران‌كننده است، زيرا در صورت لزوم، يمن مي‌تواند به استعداد 10 لشكر، نيروهاي مردمي را در مرزها متمركز نمايد، در صورتي كه براي عربستان سعودي اين كار به آساني ميسر نيست.
3. اهميّت عامل اقتصادي
اين كشور با دارا بودن سواحل طولاني در درياي سرخ و درياي عرب مي‌تواند براي سرمايه‌گذاري جهت صيد ماهي سودمند باشد و علاوه بر اين، يمن داراي منابعي است كه تاكنون به علّت فقر مالي شديد و جنگ‌هاي طولاني با استعمارگران و سپس جنگ‌هاي ممتد داخلي، فرصت استفاده و بهره‌برداري از آنها را نيافته است و نياز به سرمايه‌گذاري دارد. كشف نفت نيز در مرزهاي مشترك يمن و عربستان سعودي موجب درگيري‌هايي بين دو كشور شده است و دولت عربستان سعودي در صدد ضميمه كردن مناطق نفت‌خيز يمن به خاك خود مي‌باشد. وجود آثار باستاني و مناطق طبيعي بي‌نظير، در صورت امنيّت اين كشور مي‌تواند در زمينة سرمايه‌گذاري براي صنعت توريسم مفيد واقع شود.
4. اهميّت عامل فرهنگي
يمن سرشار از آثار باستاني و ميراث فرهنگي است كه به بعضي از آنها در قرآن مجيد نيز اشاره شده است و در سال‌هاي اخير، كاوشگران مشغول بيرون آوردن اين آثار از زير خاك مي‌باشند. همچنين وجود كتابخانه‌هايي مملو از كتاب‌هاي با ارزش خطي، بر اهميّت فرهنگي اين كشور مي‌افزايد.

اديان و مذاهب
 

1. اسلام: دين رسمي يمن، اسلام است و ساير اديان كه درصد آنها بسيار اندك است از آزادي برخوردار هستند. اكثريت جمعيّت اين كشور را مسلمانان تشكيل مي‌دهند. زيديّه (فرقة متمايل به شيعه) اكثريت را در اين كشور دارا مي‌باشد كه بيشتر در نواحي كوهستاني در يمن شمالي سكونت دارند و اهل تسنّن كه شافعي مي‌باشند در حدود نيمي از جمعيّت اين كشور را تشكيل مي‌دهند،12 كه اكثريت مردم جنوب اين مذهب را دارند و در منطقة ساحلي «تهامه» زندگي مي‌كنند. بر اساس آماري كه در سال 1989 منتشر شده بود، تعداد 5 ميليون و سيصد هزار نفر شيعة زيدي و 592 هزار و پانصد نفر مسلمان سنّي در يمن وجود داشتند. در بخش جنوبي يمن تنها در حدود 7 الي 8 هزار نفر شيعه زندگي مي‌كنند كه بيشتر در استان حضرموت و عدن هستند، همچنين در عدن شيعيان هندي و هندي‌الاصل مسجد خاصي براي خود دارند.
يمني‌ها از انصار هستند و يكي از افتخارات آنها اين است كه خود را تنها كشوري مي‌دانند كه بدون جنگ و خونريزي و با رسيدن حضرت علي(ع) به عنوان فرستادة ويژة پيامبر اكرم(ص) به اسلام گرويدند. در كتب تاريخي، جريان اسلام آوردن مردم يمن ذكر شده، طبري13 از براء بن عازب روايت كرده است كه مي‌گفت:‌ رسول خدا(ص) خالدبن وليد را به سوي يمن فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت كند، من نيز در ميان جمعي كه با او حركت كردند به سر مي‌بردم، شش ماه در يمن ماند، لكن هيچ كس به دعوت او پاسخ مثبت نمي‌داد.14 البتّه قبل از وي پيامبر(ص) براي نخستين بار يكي از ياران دانشمند خود به نام «معاذبن جبل» را رهسپار يمن ساخت، تا نداي توحيد و اصول آيين اسلام را براي مردم يمن تشريح كند،15 امّا به طوري كه در تواريخ نوشته شده وي با وجود اينكه به كتاب و سنّت احاطه داشته، امّا به سؤالي كه از وي دربارة حقوق شوهر بر همسر شده بود، نتوانسته بود جواب كافي بدهد.16 لذا پيامبر(ص) علي‌بن ابي‌طالب(ع) را با سفارشات و مكتوبي مبني بر دعوت ملّت يمن به آيين توحيد، كه فرمان داده بود آن را براي مردم يمن بخواند، روانة آن كشور نمود و دستور داد خالد و همراهان وي برگردند و اگر كسي از همراهان خالد خواست با علي(ع) همراه گردد، او را آزاد گذارند. «براء بن عازب» نقل مي‌كند كه وقتي علي(ع) به نخستين نقطة مرزي يمن رسيد، صفوف سربازان اسلام را كه در آنجا به فرماندهي خالد بن وليد استقرار داشتند،‌ منظّم نمود.17 وقتي خبر ورود آن حضرت به مردم يمن رسيد، جمع شدند و علي(ع) نماز صبح را با جماعت خواند، سپس تمام افراد قبيلة «حمدان» را كه از بزرگ‌ترين قبايل يمن بودند، براي شنيدن نامة پيامبر اكرم(ص) دعوت نمود، آنگاه حضرت در مقابل ما قرار گرفت و به حمد و ثنای الهي آغاز كرد و سپس نامة رسول خدا(ص) را بر مردم يمن خواند. عظمت گفتار پيامبر(ص) آنچنان قبيلة حمدان را تحت تأثير قرار داد كه همة آنها در مدّت يك روز اسلام آوردند. حضرت علي(ع) اسلام آوردن مردم قبيلة «حمدان» را به وسيلة نامه به اطّلاع پيامبر اكرم(ص) رسانيد. پيامبر اسلام پس از اطلاع از متن نامه، آنچنان خوشحال شد كه با سرور و شادي تمام، سر به سجده نهاد و شكر خدا را به جاي آورد و سپس سر بلند كرد و فرمود:‌ «السّلام علي حمدان، السّلام علي حمدان». اسلام آوردن اين گروه موجب شد مردم يمن تدريجاً به اسلام گرويدند.18 پس از ورود حضرت علي(ع) به يمن، اوّلين كسي كه به واسطة آن حضرت اسلام آورد، زني به نام امّ سعيد برزخيه است.19 اين زن منزل خود را به صورت مسجد در آورد و آن را «مسجد علي» ناميد كه اكنون نيز مشهور و پابرجاست.
مسافرت حضرت علي(ع) و اسلام آوردن يمني‌ها به دست آن حضرت، يكي از عوامل ولا و دوستي آنها نسبت به اميرالمؤمنين(ع) و علوي مذهب بودنشان است. محبّت و دوستي اهالي يمن نسبت به حضرت علي(ع)، از روزي كه گروهي از مردم يمن به خدمت رسول خدا(ص) رسيدند و پيامبر اكرم(ص) آن گروه را دعا فرمود و به آنها مژدة بهشت داد و يادآور شد كه همراه علي(ع) به شهادت مي‌رسند، آغاز شد. افراد اين گروه كساني بودند كه در جنگ جمل و صفّين حضرت علي(ع) را ياري نمودند.20
رسول اكرم(ص) در معرّفي حضرت علي(ع) به آنها سخن خود را طولاني ساخت تا بر مراتب علاقه و محبّت آنها نسبت به آن حضرت اضافه شود.
علامه محمّد حسين مظفر در كتاب خود مي‌نويسد:‌ «تشيّع در ميان دره‌ها و كوه‌هاي يمن جايي براي خود گشود و در دل‌ها مأوي گرفت تا وقتي كه اميرالمؤمنين علي(ع) رسماً و عملاً حكومت و ولايت را به دست گرفت، عدة كمي از مردم يمن كه با افكار و كردار حضرت علي(ع) مخالف بودند با معاويه ارتباط برقرار كردند و معاويه يكي از ياران خود را به نام «بسربن ارطاة» در سال 40 هجري با سپاهي به سوي يمن فرستاد و اين شخص از طريق مدينه عازم يمن شد. وي قبل از رسيدن به يمن مردم مدينه را مجبور به بيعت با معاويه نمود و جنايات زيادي را در آنجا مرتكب شد. هنگامي كه خبر ورود بسربن ارطاة به يمن رسيد، كارگزار حضرت علي(ع) به نام عبيدالله بن عباس از آنجا گريخت و عبدالله بن عبدالمدان حارثي را جانشين خود قرار داد. بسربن ارطاة پس از ورود به يمن مرتكب جنايات زيادي شد، وي سي هزار نفر را كشته، گروهي را در آتش سوزاند و زنان حمدان را اسير كرده، در بازار به فروش رساند.21 وقتي اخبار جنايات اين شخص به حضرت علي(ع) رسيد، وي را نفرين كرد و فرمود، خدايا، اين آيين و عقل و خودسري را از او بگير.22 بسربن ارطاة دچار وسواس شده و ديوانه شد و در همين حال مرد.
در قرن سوم هجري شخصي به نام «يحيي بن حسين رسّي علوي» از عراق به يمن آمده و در شهر «صعده» اقامت نمود. وي اوّلين كسي بود كه مردم يمن را به مذهب زيدي دعوت كرد و به نشر و ترويج اين مذهب پرداخت و توانست عدّة زيادي را دور خود جمع كند، به طوري كه از وي به عنوان «امام» ياد مي‌كردند. امّا كسي كه در «صعده» امامت را بنيان گذاشت شخصي به نام قاسم بن محمّد است كه نسب او به رسّي علوي مي‌رسد. از آن پس با گذشت زمان مذهب زيدي در اكثر نقاط يمن، به ويژه در ميان قبايل نفوذ پيدا كرد. امروزه در يمن تعداد زيادي از شيعيان دوازده امامي وجود دارند، امّا اكثر مردم يمن به ويژه مناطقي كه تحت سلطة حميدالدين يحيي ـ كه پس از ترك‌هاي عثماني، بر يمن حكومت راند ـ قرار داشت زيدي مذهب‌اند و بقيه سنّي شافعي مي‌باشند.

ساير مذاهب یمن
 

2. مسيحيت:
الف) كليساي كاتوليكي رومي: كليساي اسقفي عربي، اين كليسا مسئول منطقه‌اي مي‌باشد كه شامل عربستان سعودي، امارات عربي متحده و يمن است و تخمين زده مي‌شود كه 600 هزار كاتوليك را دارا باشد. رئيس اين كليسا اسقف «جيوواني برنارد گريمولي»است. معاون وي در يمن اسقف «ماتيو وادا چوي» است.
ب) جامعه انگليكي: در چارچوب كليساي اسقفي اورشليم و خاورميانه، يمن بخش اسقفي قبرس و خليج فارس را تشكيل مي‌دهد، اين جامعه در عدن و صنعا بوده و پيروان آن از اتباع خارجي هستند. اسقف قبرس و خليج فارس در قبرس اقامت داشته، در حالي كه سرپرست خادمين كليسا در خليج فارس، مقيم امارات عربي متحده است.
ج) هندوئيسم: تعداد كمي از هندوان نيز در يمن زندگي مي‌كنند.

سياست مذهبي حكومت يمن
 

قبل از وحدت دو يمن در 22 مه 1990 يمن جنوبي يگانه كشور اسلامي بود كه خود را رسماً ماركسيست مي‌ناميد ولي در اجتماعات كشورهاي مسلمان مانند كنفرانس اسلامي شركت می‌کرد. پس از وحدت در سراسر يمن که مذهب رسمي، اسلام اعلام شد، مردم از آزادي مذهب نيز برخوردار هستند.

نفوذ اديان در اوضاع سياسي و فرهنگي جامعه
 

پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، دين در جامعة سياسي و فرهنگ يمن نفوذ كرد. لازم به ذكر است كه احكام فردي اسلام از زمان پذيرفتن اسلام از سوي مردم يمن اجرا می‌شد، ولي نفوذ شريعت اسلام در سياست آن كشور پس از انقلاب اسلامي ايران بود. يمني‌ها جزو اوّلين گروه‌هايي بودند كه پس از پيروزي انقلاب به جمهوري اسلامي ايران آمدند و به حضور امام راحل(ره) رسيدند. نفوذ اسلام اكنون به حدي است كه در تدوين قانون اساسي يكي از موارد اختلاف، ذكر اسلام به عنوان «تنها منبع قانون‌گذاري» است.
با وجود اينكه تقريباً تمامي خانم‌ها حجاب را رعايت مي‌كنند ولي از جديدترين پديده‌هاي غربي استقبال مي‌كنند و به ظواهر بيشتر مي‌پردازند تا به عمق شريعت اسلامي. در ميان جامعة يمن تعدادي از دانشجويان و افراد عادي كه در اقليت مي‌باشند، پاي‌بند به احكام و مباني اسلام هستند.
به طوري كه پيش از اين نوشته شده، يمني‌ها داراي زندگي قبيله‌اي مي‌باشند، لذا تمامي آداب و رسوم قبيله‌اي را رعايت مي‌كنند، از جمله آداب مذهبي، سنّت «تواشيح خواني» است كه بسيار مرسوم است. يمني‌هاي بخش جنوبي به علّت نفوذ فرهنگ انگليسي و روسي تحت تأثیر فرهنگ غرب قرار گرفته و در آداب و رسوم قبيله‌اي‌شان خللي وارد شده است، امّا در بخش شمالي يمن، به علّت ساخت قبيله‌اي جامعه و رعايت آداب و سنن مذهبي، غربي‌ها موفقيت چنداني به دست نياورده‌اند و با وجود اينکه پيش از جنگ‌هاي داخلي 62 روزه، بيش از 30شركت اروپايي، آمريكايي و كانادايي در اين كشور مشغول به كار بودند، در مردم جنوب بيشتر از مردم شمال يمن اثر گذاشتند.

اوضاع اجتماعي، فرهنگي و آموزشي
 

اكثر مردم يمن را قبايل تشكيل مي‌دهند و بنا به عقيده‌اي كه ريشة اسلامي دارد، مسلّح مي‌باشند. جامعة يمن از نظر مذهبي از دو مذهب زيدي و شافعي تشكيل شده است. پیروان مذهب زيدي كه اكثريت مردم اين كشور را تشكيل مي‌دهند از نظر كلام، فقه و اصول با عقايد شيعه نزديكي دارند.
مذهب شافعي حدود 25 درصد از جمعيت را تشكيل مي‌دهد كه اكثر آنان در سواحل يمن زندگي مي‌كنند. تعدادي نيز از پيروان فرقة اسماعيليه در يمن هستند كه از شاخة بهره ـ مستعلويه هستند و در منطقة كوه حراز نزديك صنعا و منطقة وادي ظهر و منطقة نجران زندگي مي‌كنند. در زمان خلافت مأمون، خليفة عباسي در يمن شورشي رخ داد و وي يكي از سرداران خود به نام محمّدبن عبدالله بن زيد را براي سركوبي اين شورش به يمن اعزام كرد. اين شخص سلسلة زيديه را در يمن تأسيس نمود. اوّلين امام زيدي‌هاي يمن كه پايه‌گذار حكومت شيعه بود، امام الهادي يحيي بن حسين بود و بعد از او نيز 66 امام به حكومت رسيدند كه آخرين آنها «البدر» بود و زيدي‌ها جمعاً 1100 سال در اين كشور حكومت كردند.

پي نوشت ها :
 

٭ برگرفته از: جمهوري يمن، نوشتة داود كريملو.
1. Middle East 1993 p.997.
2.سورة سبا (34)، آیات 15 تا آخر.
3. طباطبايي، تفسير الميزان، ترجمه سيّد محمّد باقر موسوي همداني، ج 16، ص57.
4. مسعودي، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ج 1، ص533.
5. Idea Of Dams and Developing the Irigation at the Dry Valleys.
6.سورة سبا (34)، آية 15.
7. تفسير نمونه، ج 18، ص58.
8. سورة سبا (34)، آية 16.
9. همان درخت «كندر» است.
10. علامه مظفر، تاريخ شيعه،‌ ص201.
11. ريشه‌هاي يك بحران خونين، كيهان، ش 15083، مورخ 25 خرداد 1373، ص14.
12. Republic of Yemen Central Stistical Organization Sana.
13. تاريخ شيعه،‌ ترجمه محمّد باقر حجتي، ص 201.
14. در صحيح بخاري، ج 5، ص 163، نيز به اين موضوع اشاره شده است.
15. سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، ص824.
16. در سيره ابن هشام، ج 2، ص 52 نيز به اين موضوع اشاره شده است.
17. فروغ ابديت، پيشين.
18. الكامل، ج 2، ص 305 و بحارالأنوار، ج 21، صص 360ـ363.
19. مظفر، پيشين، ص201.
20. همان، ص207.
21. تاريخ شيعه، ص208.
22. همان منبع به نقل از تاريخ طبري، ج6، حوادث سال چهل، ص 81-80.
 

ماهنامه موعود شماره 107